بهترین



برخی ضرورتهای مورد توجه قرار گرفته در فقه نظام ولایی و مسائل مهم و شاخصه های آن عبارتند از :

1.تفقه با تأکید حداکثری بر محوریت ثقلین: محوریت ثقلین بر تفقه و بهره مندی از نصوص دینی بیش از گذشته  مفروض و ممکن و مطلوب است که در فقه نظام ولایی امکان توسعه میابد.

2.تفقه با عدم اکتفاء به ظهورات کلام و تلاش جهت دستیابی به شبکه معارف و سطوح عمیق تر کلام: در فقه نظام ولایی، تلاش می گردد تا با ترسیم و تبیین شبکه معارف دین، استنباط و فقاهت و در نتیجه فهم و معرفت توسعه یابد.

3.تفقه ناظر به نظام مفاهیم و معارف دین: فقه نظام ولایی، دین و شریعت را مطابق با قواعد تکوین عالم می داند و در تفقه فی الدین و دستیابی به شریعت، به مانند حرکت اقمار آسمانی و منظومه شمسی، «حرکت منظومه ای هماهنگ حول یک محور» را نیز در دین جستجو می کند و بر اساس این مدل و برای رسیدن به یک منظومه ای هماهنگ حول ولایت به تفقه می پردازد.

4.تفقه ناظر به نظام نیازمندیهای بشریت و به منظور دستیابی به «برنامه زندگی»: فقه نظام ولایی منحصر به تبیین تکالیف بندگان صرفاً به لحاظ اعمال و رفتار جوارحی نیست بلکه بیانگر مناسک روحی، اعتقادی و عملی بصورت توأمان می باشد. به عبارت دیگر منحصر به امر و نهی و امتثال آن در حوزه احکام فقهی نیست بلکه شامل کلیه مراتب بندگی اعم از تسلیم (قلبی)، تبعیت(نظری) و طاعت(عملی) است. محصول فقه نظام ولایی «برنامه جریان هدایت و ولایت الهی» و به عبارت دیگر «برنامه زندگی» است. «برنامه زندگی» منظومه ای فراتر از احکام خمسه فروعات فقهی و اخلاقیات و اعتقادات به تنهایی است بلکه مجموعه ای از تعاضد و تقوم و تعامل عرصه های گوناگون دین خواهد بود همچنین منحصر به منجزیت و معذریت نیست بلکه ناظر به سیر کلیه مراتب هدایت و بندگی و تکامل از طریق تولی تام به ولایت است. 

5.تفقه ناظر به «نظام مکلفین»: فقه نظام ولایی، منحصر به رفتار فردی یا اجتماعی نیست بلکه با ملاحظه نظام مکلفین، کلیه سطوح مخاطبین اعم از فرد، جمعیت، اجتماع، مجموعه، جامعه و حکومت را در بر می گیرد و هرکدام احکام خاص خود را دارد و توجه انتزاعی به یک یا چند دسته مخاطب، بدون نگاه جامع به نظام مکلفین و روابط آن، موجب نقص در یافته های فقهی می شود. 
از آنجا که لازمه فقاهت و دستیابی به نظام مفاهیم دینی متناسب با جامعه (اعم از فرد، حکومت و دیگر نهادهای اجتماعی)، ترسیم نظام جامعه و ارکان واجزاء آن و نیز ترسیم نظام روابط بین آنهاست، فقه نظام ولایی، هرم جامعه و در رأس آن حکومت را به عنوان بزرگترین نظام و ساختار مورد نیاز برای اقامه دین و هدایت و رشد و تکامل انسانها و قالب اجرائی دین می داند که خود نیز منظومه ای هماهنگ حول محور است و کاملاً با دین به عنوان منظومه ای هماهنگ حول محور تطابق دارد. بنابراین نظام تکالیف و احکام جامعه پس از بررسی نظام روابط جامعه در اجزاء و ارکان آن، بصورت نظام مند و دقیق تر بدست خواهد آمد. 

6.تفقه در صحنه نزاع عینی جریان حق و باطل و در مسیر دستیابی به «تمدن اسلامی»: ملاحظه تقابل تمدن غرب با حیات طیبه اسلامی در اجتهاد و فقاهت، از مبانی فقه نظام ولایی است. این دیدگاه، «تمدن اسلامی» را دوره گذار از ظلمات «تمدن غرب» در جهت نیل به نور «حیات طیبه» می داند، و فقاهت متناسب با این سه برهه، نظام مفاهیم، موضوعات و مسائل را در صحنه نبرد دو جریان تاریخی حق و باطل با محوریت اولیاء الهی تعریف و تبیین می نماید.

7.تفقه با ملاحظه محوریت «ولایت» در نظام تکوین و تشریع: تفسیر و تحلیل نظام خلقت، و علم و دین و شریعت بر مدار ولایت و نقش و اثر آن بر روش فقاهت، در فقه نظام ولایی مورد توجه قرار گرفته است. از آنجا که دین و نظام مفاهیم آن، بر محور ولایت شکل گرفته و اجزای آن در تناسب با ولایت، در این شبکه جانمایی شده و حضور یافته اند، حسن و قبح مفاهیم ارزشی، کم و کیف مفاهیم توصیفی، مصلحت و مفسده مفاهیم تجویزی، همه در نسبتی با جریان ولایت، تعین یافته اند و در نتیجه باطن دین، ولایت است و با کشف این نسبتها و روابط می توان تفقهی جامع و کامل نسبت به معارف دین داشت.

 

8.تفقه با ملاحظه محوریت «حکومت» در فقاهت: فقه نظام ولایی با تبیین و تثبیت نظریه «الاسلام هو الحکومه»، به ارائه راهکارهایی جهت ملاحظه تناسبات حکومت در اجتهاد و فقاهت می پردازد، درواقع فقه موجود، در تعیین حکم بسیاری موضوعات، «حکومت» و اقتضائات آنرا ملاحظه نمی کند اما در فقه نظام ولایی، متناسب با نقش و جایگاه حکومت در منظومه اسلام، تناسبات و مصالح حکومت در همه احکام حتی احکام فردی لحاظ می گردد، در واقع «حکومت» بیش از آنکه نظام مسائل وموضوعات خاص خودش را به فقه اضافه نماید، رویکردی است که تمام فقه را میبایست متحول سازد. 

9.تفقه با ملاحظه جامعیت منابع دین (ثقلین) در تدوین برنامه زندگی و پاسخگویی به گستره نیازهای بشریت: در فقه و اصول موجود، بسیاری موضوعات و مسائل خصوصاً مسائل مستحدثه، در استناد به منابع شرع، صرفاً بخاطر عدم مخالفت قطعیه با شرع، برائت یافته و مورد قبول واقع میشوند و دستگاه فقاهتی موجود نمی تواند موافقت قطعیه یا مخالفت قطعیه آنرا با شرع و کلام وحی، محاسبه نماید در صورتیکه فقه نظام ولایی با اعتقاد به جامعیت و مانعیت منابع وحیانی، هیچ موضوعی را نسبت به احکام الهی فارغ الحکم نمی داند و در تحصیل موافقت قطعیه با شرع، ظرفیتی بیش از ظرفیت موجود را بکار می گیرد. در واقع بر مبنای فقه نظام ولایی و بلکه به دلالت بسیاری روایات، هیچ موضوعی نیست مگر اصلی در مورد آن در قرآن آمده است و کلام شارع بیان گوی همه احتیاجات انسانها تا قیامت است و هیچ موضوعی، پدیده و حرکتی نیست مگر اینکه متصف به عدل و ظلم و یا دیگر عناوین شرعی شود و نزد شارع حکمی داشته باشد که در کلام او منعکس است. 

10.تفقه با قدرتی مضاعف در عرضه روایات بر آیات یا متشابهات بر محکمات: در فقه نظام ولایی، با تشکیل شبکه مفاهیم دین، عرضه روایات بر آیات، بصورت موردی و انتزاعی صورت نمی گیرد، بلکه یک روایت مانند قطعه ای پازل، میبایست در شبکه ای از مفاهیم و منظومه ای از معارف، جای خود را بیابد و اعتبار و حجیت خود را ثابت کند، بنابراین علاوه بر استفاده از ظرفیت بررسی های سندی، بررسی های دلالی را در ظرفیتی جدید بلکه مستحکم تر از قبل، دنبال می کند و به عبارت دیگر بنابر روایاتی همچون « فما وافق کتابالله فخذوه»، در عرضه متشابهات بر محکمات کلام وحی، موافقت یا عدم موافقت را از طریق عرضه متشابهات بر مجموعه ای از محکمات، احراز می کند و نه صرفاً تطابق یاعدم تطابق با گزاره یا گزاره هایی از محکمات دین، و این روش بر دقت و سلامت و قدرت قضاوت می افزاید.
 


«مؤسسه فقاهتی مطالعات اسلامی» با تأکید بر جامعیت دین اسلام در رفع همه نیازهای مادی و معنوی در مقیاس تمدنی، در همه عرصه ها و شئون فردی و اجتماعی، با تمسک بر ثقلین و بهره مندی فقیهانه از آیات و روایات، در جهت تکامل فقاهت و منطق فهم و نیز تکامل معرفت دینی و روش اقامه دین در جامعه و تحقق آن در مجرای تمدن اسلامی تا رسیدن به حیات طیبه عصر ظهور تلاش می نماید.

آنچه در این مؤسسه تا دستیابی به محصولات قابل عرضه، پیگیری می شود، تکامل تفقه تحت عنوان «فقه جامع نظام ولایی» است. ایده اصلیِ «فقه جامع نظام ولایی»، «دستیابی به منظومه معارف از طریق ترسیم شبکه مفاهیم دین» می باشد که با محوریت «ولایت» در محتوا و روش دنبال میشود و با ترسیم دو مرتبه از فقاهت، تحت عنوان «مکتب اسلام» به عنوان وضع مطلوب در شریعت اسلام و «منهاج الشریعه» به عنوان رویکرد، روش و برنامه سیر از وضعیت موجود جامعه به وضع مطلوب، به پویایی و کارآمدی فقه نظام ولایی متناسب با «تمدن اسلامی» و نیازهای مستحدثه جامعه اسلامی پرداخته و با ترسیم روابط «فقاهت» با «علوم» و «برنامه اجرائی» به ضرورت اقامه و جریان دین در جامعه می پردازد.

این مؤسسه مدتی است که بصورت غیررسمی فعالیت پژوهشی خود را آغاز کرده است و درصورت تأمین بودجه بصورت رسمی راه اندازی خواهد شد. إن شاءالله


معمولا مربیان، برای به نتیجه رسیدن تلاشها و حصول موفقیت، توصیه به اعتماد به نفس می کنند! آیا در اسلام می توان مؤیدی بر این  معنا و مفهوم پیدا کرد ؟ به نظر می رسد در معارف اسلامی به دستورالعمل بهتری توصیه شده است و آن اعتماد به خداوند است که اگر متعارض با اعتماد به نفس نباشد، جهت رسیدن به نتایج مطلوب حتما مکفی از آن هست. معمولاً با تأکید بر اعتماد به نفس تلاش می شود در فرزندان روحیه شجاعت و جسارت پرورش یابد در صورتیکه اولاً باید برای فرزندان نهادینه شود که :

-      انسانی که فقر محض است و اگر توانی و حرکتی و برکتی هست و همه حول و قوه از سوی خدای متعال است، پس لازم است به او اعتماد نماید. فقیر چه دارد که به آن تکیه و اعتماد نماید؟! اعتماد به نفس معنا ندارد!

-      باید به یاری و نصرت خداوند اعتماد داشت که فرمود إن تنصروالله ینصرکم.، باید به او توکل کرد و اگر توکل انسان به قدرت فکر و توان بدن و مهارت خودش و حتی قدرت روحی و معنویش باشد اگر شرک نباشد، حداقل سوراخ دعا را گم کرده است! همانطور که در روایات فرموده اند اگر انسان از هر کس و هر چیز قطع امید کرد، خداوند دعای او را مستجاب می کند. این انقطاع و عدم اعتماد به هرچیزی جز او حتی قدرت و توان و تجربه و دانش و . لازم است.

ثانیاً می توان روحیه شجاعت و جسارت را در فرزند اینگونه ایجاد کرد :

-      عمل به وظیفه و رضای خداوند : بزرگترین پشتوانه فکری اثرگذار برای موفقیت فرزند وقتی ایجاد میشود که بداند به وظیفه بندگی خود عمل می کند، اگر کاری که انجام می دهد مورد رضای خداوند متعال است، در آن کار ثابت قدم و استوار خواهد بود و نیازی با اعتماد به نفس نیست!

-      خداوند شاهد و ناظر اوست : اگر کار او عمل به وظیفه و مورد رضای خدا باشد، خداوند شاهد و یاور اوست، إن تنصروالله ینصرکم ویثبت اقدامکم. و نیازی به اعتماد به نفس نیست!

-      بزرگترین سرمایه توکل به خداوند و پشتیبانی اوست : اگر خدا را داریم به هیچ چیز نیاز نداریم و اگر خدا نباشد هیچ چیز به درد نمیخورد حتی اعتماد به نفس!

آدرس تلگرامی این مطلب  : https://telegram.me/mahdiabdollahi/33


ظاهراً آمال و آرزو داشتن، در لسان روایات و ادعیه ، مذموم است، (فَقَدْ أَفْنَیْتُ بِالتَّسْوِیفِ وَ الْآمَالِ عُمُرِی و .)، در عین حال به نظر می رسد هدفمندی نیز بسیار مورد تأیید است، اهدافی که انسان برای خود در نظر می گیرد، چه اهداف مادی و چه اخروی و معنوی، نباید حالت آمال و آرزو پیدا کند، شاید مهمترین فرق بین هدف و آمال و آرزو در تعلق قلبی انسان به نتایج مطلوب تلاش خود است، شاید رسیدن به هدفی بخاطر خواسته شدید و علاقه زیاد، حالت آرزو پیدا کند و نیز آرزوها بیش از آنکه منشاء عقلانی داشته باشند، منشاء و دنیایی دارند . به هرحال چند نکته در بحث هدفمندی خصوصاً در راهنمایی فرزندان برای انتخاب هدف، لازم به ذکر است:

-  اهداف صرفاً مادی و دنیوی نباشند و اهدافی مانند قبولی در امتحان، پیروزی در مسابقه و . که ظاهراً به امور دنیوی مربوط است، با پشتوانه معنوی و اخروی آن مورد توجه قرار گیرند، مثلاً گفته شود باید در امتحان قبول شوی تا در تحصیل علم رشد و ارتقاء پیدا کنی و . و تناسب اهداف خرد با اهداف کلان و کلان ترین هدف خلقت یعنی بندگی و تکامل و تقرب به خدای متعال بیان شود.

-  به همان میزان که بر تلاش و کوشش برای رسیدن به هدف، تأکید می شود به همان میزان دستیابی به نتیجه مهم و ضروری شمرده نشود، اینکه فرموده اند .لا تَأْسَوْا عَلَى مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ ، شاید در حصول نتایج هم صادق باشد و نباید از به ثمر رسیدن تلاشمان خشنود شویم و یا از دست نیافتن به اهدافمان ناامید و ناخشنود. 

-  این حالت در فرزندان باید نهادینه شود که اگر تلاش خود را به تناسب وسعشان انجام داده اند، از نتیجه عمل خود همیشه راضی باشند و این حالت، رافع اضطراب نیز در فرزندان خواهد بود. در واقع آنچه باید برای فرزندان مهم و ضروری تلقی شود، عمل به وظیفه است و حصول نتیجه نباید مشغولیت ذهنی و یا حالت آرزو پیدا نماید. 

-  شاید لازمه رضایت به نتیجه، ایجاد حالت «توکل» و سپردن نتیجه کار به خداوند متعال است و این باور ایجاد شود که هر چه خداوند مقدر گرداند به مصلحت دین و دنیای ماست، الخیر فی ما وقع .، و تلاش ما گرچه نتیجه مطلوب نداشته اما بخاطر آنکه عمل به وظیفه بوده نزد خداوند مأجور است.


آدرس تلگرامی این مطلب : https://telegram.me/mahdiabdollahi/19

شاگرد شاگرد آیت الله بهجت برایم نقل می کرد که روزی باغی را هماهنگ می کنند و از ایشان دعوت می کنند ساعاتی تفرج نمایند، با اصرار ایشان را راضی می کنند، جمعی از طلاب خوش گعده را هم خبر می کنند که به ایشان خوش بگذرد! اما ایشان از ابتدا تا انتها در گوشه ای سجاده ای را پهن کردند و مشغول نماز و عبادت شدند و تنها لحظاتی برای صرف ناهار همانجا فارغ از عبادت شدند! 

یاد داستانی از علامه طباطبایی افتادم که وقتی ایشان را به باغی دعوت می کنند تمام لحظات مشغول نوشتن کتابشان بودند، وقتی به ایشان می گویند لحظاتی را خوش بگذرانید، گریه می کند و می گوید تمام عمر امام زمان عج به من عنایت داشته است و یک لحظه از ما غافل نبوده چطور لحظاتی از ایشان و وظایفم در قبال ایشان غافل باشم؟!

پدر بزرگم حاج آقا عبدالخالق عبدالهی از علمای کرمانشاه هم اینطور هستند به ندرت قبول می کنند به تفرج روند اما اگر بروند از ابتدا تا انتها مشغول ذکر و مطالعه هستند، خدا سایه ایشان را بر سر خاندان عبدالهی حفظ نماید.


همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی

چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویی

همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا

تو قدم به چشم من نه بنشین کنار جویی

بشکست اگر دل من به فدای چشم مستت

سر خم می سلامت شکند اگر سبویی


آدرس تلگرامی این مطلب : https://telegram.me/mahdiabdollahi/12

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

شرکت نهاده گستر پارس رویش وارد کننده و تولید کننده نهاده های کشاورزی یـا صـاحـب الـزمـان بیـا Tara Brittney مجازی سازی طراحي سايت تخیلات ادمین شعر سعدي اخبار اطلاعات و ورزش دوتا از بیماران اوتیسمی معروف در جهان